ما دهه شصتی ها که خفن ترین اتفاقایی که ممکنه برای یک مملکت بیفته افتاده تو دوره مون ولی وقتی افتاده که درک درستی نداشتیم از اتفاق افتادنشون ، نسبت به بقیه زندگی بی خیالانه تری داریم . یه چیزی تو مایه های قسمت بوده می بندیم به آخر هر رخداد شومی و میگذریم ازش .
خود من به عنوان یک نمونه ی واقعی آدمایی که توی اون دهه به دنیا اومدن ، وقتی ساعت هفت صبح بیدار شدم و خواستم وبلاگ م رو چک کنم و دیدم مسدودش کردن ، انقدر ناراحت نشدم که دیشب ش وقتی یکی تو وبلاگ م کامنت گذاشته بود که اسم وبلاگ شما رو از بی بی سی شنیدم و چه خوب که شنیدم ، خوش حال شدم .
به هر حال چند وقت قبل یه کپی گرفته بودم از تلی از ته سیگار . گفتم کتاب ش کنم بذارم تو نت و تقدیم ش کنم به مدیر سایت بلاگفا ، که هنوز که هنوزه پر طرفدارترین سایتی ه که ایرونیا توش وبلاگ درست می کنن .
یه دوستی می گفت تو یا مخاطب ت رو بی شعور فرض می کنی همیشه ، یا اینکه اصلا آدم حسابش نمی کنی . یعنی یا واسه یه چیز تابلو توضیح اضافه می دی یا یه چیز پیچیده رو بی توضیح می گی . الان که خواستم بگم این تقدیم از فحش بدتره یادش افتادم . ولی حالا واقعا این کار رو به خاطر همه ی اونایی کردم که دوست داشتن هر چند وقت یک بار بیان بعضا خزعبلات حقیر رو مرور کنن .
دانلود تلی از ته سیگار
این تو از تبلیغ کاندوم ساگامی پیدا می شه تا درخواست از مدیران تمام برنامه های خبر برای خبر گویی خانوم ناجیه غلامی
چقد دنگ و فنگ داره اینجا نظر گذاشتن
پاسخحذفآی مرد سامری خفن شدی
پاسخحذفاز لحن کامنتی که گذاشتی خوشم نیومد، نه به خاطر خود حرف (که شاید درست باشه، شاید هم نه)، که به خاطر اینکه بدون شناخت، نتیجهگیری کردی.
پاسخحذفبگذریم. نوشتههات رو تو "تلی از تهسیگار" خوندم و دوست داشتم.
شاد باشی.
این خوبه که دوباره هستی...................
پاسخحذفمن هم دنبال این مطلب گشتم که بشه جواب کامنت رو در ادامه اون داد،اما چیزی پیدا نکردم. اگر راهش رو پیدا کردم بهت میگم.
پاسخحذف